سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری، بزرگترین جبهه اصولگرایی با ١٨ حزب و تشکل، برای دومینبار علیه سایر اصولگرایان سر به اعتراض برداشته است.
به گزارش پایگاه خبری، تحلیلی باز انتخابات، شرق در ادامه نوشت: کمال سجادی برخلاف محمدرضا باهنر، رئیس جبهه پیروان که ترجیح میدهد همچنان میاندار باشد و به شکلی سخن بگوید که نه سیخ بسوزد و نه کباب، تاکنون دو بار انتقادات صریحی به اصولگرایان و جمنا کرده است؛ بار نخست همان زمان انتخابات مجلس بود که بهشدت از سهم ناچیز جبهه پیروان در فهرست تهران در برابر سهم جریانهای نوپایی مانند جبهه پایداری، ایثارگران و رهپویان انتقاد کرد و حالا هم از مشکلات ساختاری جمنا گفته و تلویحا به بازیگردانی احزابی مانند رهپویان و ایثارگران انتقاد کرده است. سخنگوی جبهه پیروان با بیان اینکه پیش از این هم اعلام کردیم جبهه مردمی مشکل ساختاری دارد و دوستان قول دادند مشکلات را حل کنند، به ایلنا گفته است: با توجه به ظرفیت جبهه پیروان باید در میان اصولگرایان به اندازه این ظرفیت با آن برخورد شود نه اینکه احزابی که اعضای کمی دارند، یکمرتبه میآیند و کارهایی را انجام میدهند که بارها به آنها تذکر دادهایم». مقصود از «کارهایی» که سجادی به آن اشاره کرده، همان فهرست مجلس تهران؛ یعنی خروجی رئیسی از جمنا و درکل یعنی شکست اصولگرایان است. جریانهای ریشهدار یا قدیمیتر اصولگرایی، در ماجرای انتخابات گذشته، یا وارد بازی نشدند یا از نواصولگرایان بازی خوردند و زیر یهخم آنها رفتند. حزب مؤتلفه از اول، ورودش به جبهه مردمی نیروهای انقلاب، اماواگر داشت و بعد هم درون خودش دچار شکاف شد و آخر سر هم مشخص نشد میرسلیم نامزد حزب است یا شخصا وارد گود انتخابات شده است. آنطور که از اخبار هم برمیآمد، از میان پنج گزینه نهایی جمنا، بهجز یکی، دو نفر آخر یعنی رئیسی و قالیباف که اجماعی تقریبی را داشتند، انتخاب کسی مانند زاکانی، اماواگرهای زیادی داشته است. خبرها حاکی از آن بود که جمعیت کنگره آخر جمنا برای انتخاب گزینههای نهایی انتخابات را حامیان جمعیت ایثارگران و رهپویان پر کرده بودند. همین ماجراهاست که صدای سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری را درآورده که «برخی فکر میکنند در فعالیتها برادر بزرگتر هستند؛ درصورتیکه اینگونه نیست و باید با همه عادلانه برخورد شود و با توجه به حد و وزنی که دارند، آنها را دید». اعتراض او به این است که چرا تشکلی که دارای ۱۸ تشکل سیاسی و حزب است و حتی برخی مانند مؤتلفه اسلامی که سابقه ۵۰ساله دارند، چندان درون بازی اصولگرایان جدی گرفته نشدهاند. او گفته است: «مثلا باید مشخص شود جبهه پیروان خط امام و رهبری با ١٨ حزب و تشکل عضو، چه جایگاهی در جمنا دارد یا اینکه در هر طرحی که برای انسجام جریان اصولگرایی وجود دارد چه جایگاهی دارد».
او با انتقاد از نقش افراد بهجای احزاب و جریانها درون جمنا گفته است: «به طور مثال، اکنون جامعه اسلامی کارمندان، دارای مخاطبان فراوان و تعداد زیادی عضو کارمند و بازنشسته و تنها تشکل سیاسی کارمندی در کشور است که به فعالیت میپردازد؛ اما در جمنا به آن صورت که باید، به آن بها داده نمیشود. جای اقشار در جمنا کجاست؟». بهروز نعمتی، نماینده نزدیک به لاریجانی که با لیست امید وارد مجلس شد، هم پیشتر جمنا را باند خوانده بود. محمدحسن آصفری، یکی منتقدان جمنا، گفته بود: «جمنا نتوانسته همه نیروهای انقلاب را جمع کند؛ یعنی همه جریانهای اصولگرایی را به آن اتحاد و انسجام برساند. یکی از دلایل این اتفاق، به خاطر بستهنگاهکردن جمنا است. جمنا اگر دایره را بازتر میکرد و بیشتر اجازه نظریهپردازی به افراد میداد، میتوانست موفقتر باشد. در واقع یکی از دلایلی که جمنا نتوانست جاذبهای در حد اعلا داشته باشد، نگاه بستهای بود که نتوانست همه را جمع کند». برخی معتقدند که مأموریت جمنا که یکباره با آغاز انتخابات ریاستجمهوری سر برآورد، با پایان انتخابات ریاستجمهوری هم قاعدتا به پایان رسیده است. جمنا در اغما یا ابهام عنوانهایی است که میشد برای این جبهه استفاده کرد. همان روزهای بعد از انتخابات، محمدرضا باهنر در پاسخ به اینکه آیا پس از شکست اصولگرایان در انتخابات اخیر، جبهه مردمی نیروهای انقلاب (جمنا) همچنان محوریت اصولگرایان را بر عهده دارد یا نه، گفته بود: «خیر؛ هنوز معلوم نیست. در حال بحث هستیم و احتمال تجدید سازمان وجود دارد. البته جمنا ظرفیت بزرگی است ولی کامل نیست و باید تکمیل شود». اعضای شورای مرکزی جمنا، هرازگاهی مصاحبه میکنند و از برنامههای آتی آن سخن میگویند. بر اساس آخرین جلسه این جبهه، قرار شده جمنا بهزودی سند راهبردی خود را که به تصویب شورای مرکزی رسیده و شامل راهبردها و برنامههای عملیاتی است، ابلاغ کند و فعالیت خود را بر اساس رویکردهای جدید برآمده از تجربه گذشته و تحلیل درست از فرصتها و تهدیدهای محیط شروع کند. مشخص نیست آنطور که سجادی دغدغه دارد، نقش بدنه و قشر اصولگرا در تدوین این سند راهبردی چقدر بوده یا اگر نبوده، بعد از این نقش آن چطور دیده شده است!